نه اينكه بد بشود
ولي
به اين خوبي نميشد
اين چيزي بود كه بچهها گفتند
در برنامه غذايي جمعههاي ما
پيتزا هم هست
نه هر هفته
دو سه هفته يكبار
نه پيتزايي كه بخريم
بلكه
پيتزايي كه خودمان بپزيم
هميشه خمير را كه درست ميكردم
از آب و روغن و آرد و كمي نمك و خميرمايه
پهن ميكردم كف ظرف
خودشان يا خودم
مواد رويي را ميچيديم
و خلاص
فر بود و گرما و پختن در حرارت
كمي در وسط خمير آب ميانداخت
و كمي وسط خمير نرمتر
اينبار
اول خمير را گذاشتم در فر
تنها
بدون مواد رويي
كمي كه پخت
نان كه نيمپز شد
بيرون آوردم
مواد را چيديم
و دوباره
يك بار ديگر پخته شد
عالي
حرف نداشت
همه راضي
نان خوشمزه و كاملاً پخته
اين را بچهها بيشتر دوست داشتند!
هميشه راه بهتري وجود دارد
يادگيري ته ندارد
علم بيمنتهاست
رشد پايان ندارد
هر چقدر تلاش كني بيشتر فرا ميگيري
اين راز خلقت بشر است
آنچه او را از ساير مخلوقات متفاوت ساخته!
قال ابن ابيطالب (ع): «فَمَا خُلِقْتُ لِيَشْغَلَنِي أَكْلُ الطَّيِّبَاتِ كَالْبَهِيمَةِ الْمَرْبُوطَةِ هَمُّهَا عَلَفُهَا، أَوِ الْمُرْسَلَةِ شُغُلُهَا تَقَمُّمُهَا، تَكْتَرِشُ مِنْ أَعْلَافِهَا وَ تَلْهُو عَمَّا يُرَادُ بِهَا، أَوْ أُتْرَكَ سُدًى أَوْ أُهْمَلَ عَابِثاً أَوْ أَجُرَّ حَبْلَ الضَّلَالَةِ أَوْ أَعْتَسِفَ طَرِيقَ الْمَتَاهَةِ» (نهجالبلاغه، ن45)
آفريده نشده ام كه غذاهاى لذيذ و پاكيزه مرا سرگرم سازد، چونان حيوان پروارى كه تمام همّت او علف، و يا چون حيوان رها شده كه شغلش چريدن و پر كردن شكم بوده، و از آينده خود بى خبر است. آيا مرا بيهوده آفريدند آيا مرا به بازى گرفته اند آيا ريسمان گمراهى در دست گيرم و يا در راه سرگردانى قدم بگذارم. (ترجمه دشتي)
درباره این سایت