چرخه سرمايه به خودي خود ارزش توليد نمي‌كند
چرخه سرمايه مانند آبي‌ست كه روي پره‌هاي آسياب ريخته مي‌شود
چرخه سرمايه بايد بتواند
بايد بتواند
تا نيروهاي كار جامعه را به كار بيشتر وادار كند
چگونه؟
با بدهي

من رباخوار
سنّتي‌ترين شيوه كاپيتاليزم
سرمايه‌داري
من هزار تومان دارم
ولي مي‌خواهم قدر دو هزار تومان كالا مصرف كنم
بدون اين‌كه كار كنم
البته كه براي به دست آوردن هزار تومان اول
بايد كار كرده باشم
رباخواري كه از صفر شروع نمي‌شود
كار انباشته اولي نياز است
ولي بحث سر هزار تومان دوم است
پولي كه قرار است بدون كار و بدون توليد به دستم بيايد
پول كه در حقيقت نه
كالا
يعني من هزار تومان كار انباشته دارم
چون كرده‌ام
حالا هزار تومان كار انباشته ديگر مي‌خواهم
بدون اين‌كه كار كنم
چه مي‌كنم؟
تحريص

مي‌روم سراغ كارگر:
تو دلت مي‌خواهد يك موتور سيكلت داشته باشي؟
البته كه كارگر مي‌خواهد
ولي او پنج فرزند و يك همسر دارد
ماهي صد و بيست ساعت كار مي‌كند
تا زندگي خود را در كف نيازها حفظ كند
زن و فرزند را
او دلش مي‌خواهد يك موتور بخرد
ولي
هرگز موتور خريدن
او را به كار بيشتر وادار نمي‌كند
زيرا خسته است
در هنگام خستگي
از خود مي‌پرسد:
آيا دو ساعت در روز بيشتر كار كنم تا بتوانم با پول آن موتور بخرم؟
نه
ارزشش را ندارد
بروم اين دو ساعت را با زن و بچه‌هايم خوش باشم
بيشتر حال مي‌دهد
بيشتز از زندگي لذّت مي‌برم
فوقش فردا هم پياده سر كار مي‌روم
مهم نيست
پاهايم قوي‌تر مي‌شود
بودن با زن و بچه بيشتر از موتور ارزش دارد!

او بيشتر كار نمي‌كند
او بيشتر مصرف نمي‌كند
او قناعت مي‌كند
زيرا لذّتي كه از همراهي با خانواده مي‌برد بيشتر از موتور است

[ادامه دارد.]


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سنگ لاشه کونما خودت باش رفیق! ایران صنعت سرونوشت دانلود رایگان 98 europenet.parsablog.com روناس طرح Stephanie مقالات آموزشي